هرچی بیشتر نوشته های وبلاگ را می خوندم بیشتر به این نتیجه می رسم که تنها عامل عقب ماندگی ما همسر است و تنها دلیل شکست ها، تصمیم ها و عملکرد همسر است و چطور این همه سال چشم بسته اطمینان کردم و چطور زندگی خودم و بچه هام رو نجات بدم . و دیشب دیر اومد و با دوستش جلسه داشت و ازش انتقاد کردم روی مبل خوابید و درباره تعویض مشاور حرف زدم هم پسر جبهه گرفت و هم همسر . حماقت آدم ها عذابم می دهد و تکلیف من چیست ؟ چقدر رفتارها و کارهای همسر زجر آور هست و یاد رفتار همسر دوست افتادم که چقدر دوستانه بود چطور آدم بنا به شرایط موجود خوب میشن و چطور باید تغییر کنم .
اشتراک گذاری در تلگرام
درباره این سایت